آنـــــــســـــوی نـــــیـــمـــــکــــت

نـــــوشــــتـــــه هـــای فـــــوتـــــبــــالــــی

آنـــــــســـــوی نـــــیـــمـــــکــــت

نـــــوشــــتـــــه هـــای فـــــوتـــــبــــالــــی

آخرین نظرات
نویسندگان

آن‌چه از کتاب جدید آلکس فرگوسن آموختیم

پنجشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۰۳ ق.ظ

نویسنده:حمیدرضا صدر

به ادامه مطلب بروید...


کتاب جدید آلکس فرگوسن تحت عنوان «رهبری / Leadership» نکات جدیدی را عیان ساخته که تکه‌هایی از آن‌ها را می‌خوانید...

این چهار بازیکنان رویایی

حقیقت این است طی حضورم در منچستر یونایتد فقط چهار ستاره در قواره جهانی داشتم: اریک کانتونا، کریستیانو رونالدو، رایان گیگز و پل اسکولز. چهار نفری که با حضورشان خیلی چیزها را تغییر دادند. با ورود اریک بلافاصله برای اولین بار قهرمان لیگ شدیم. جاذبه حضور و تاثیر کانتونا و همین‌طور توانایی‌اش در گشودن دروازه‌ها همه گره‌های تیم را بازکرد. ورود رایان و اسکولز در سال‌های جوانی‌شان روند حرکت تیم را تغییر داد. هر دوی‌شان درخشان بودند و مدت طولانی در بالاترین سطح بازی کردند که نشانگر توفیق‌شان بود. آیا کسی مثل رایان سراغ دارید که از ابتدای برپایی لیگ برتر به میدان رود و طی چنان دوران طولانی کیفیت بالایش را حفظ کند؟ هیچ بازیکنی مثل او نبود. مطلقا هیچ‌کس. سپس به رونالدو می‌رسیم که یک نابغه تمام عیار بود. من با بازیکنان بزرگ پرشماری کار کردم، ولی این چند نفر ورای همه‌شان قرار می‌گیرند.

دستمزد مربی بیشتر از همه ستاره‌ها است

وقتی خانواده گلیزر و دیوید جیل رئیس اجرایی باشگاه گفتند وین رونی با چند باشگاه مذاکراتی انجام داده و قرار است دستمزدش را افزایش دهند به آنها گفتم این منصفانه نیست رونی دو برابر من دریافت کند. جو گلیزر رئیس باشگاه بلافاصله پرسید «... با شما کاملا موافق هستم ولی چه باید بکنیم؟» و من هم بلافاصله جواب دادم«... ساده است. قرار گذاشته‌ایم دستمزد هیچ بازیکنی بیشتر از من نباشد و باید آن را اجرا کنیم». در این باره در کمترین زمان ممکن به توافق رسیدیم. زمانی در حد خواندن یک جمله. پس از آن اعتنایی هم به نق زدن‌های خارج از باشگاه نکردیم. همین‌جا اضافه کنم گلیزرها از نگاه من به عنوان یک مربی، مالکان بسیاری خوبی برای باشگاه بودند.

انتقال‌های عذاب آور

سال 2012 بود که پل پوگبا که 22 سال داشت به عنوان بازیکن آزاد راهی یوونتوس شد، در حالی که می‌دانستیم چه قابلیت‌هایی دارد. ولی نمی‌شد با مینو رایولا مدیر برنامه‌هایش به توافق رسید. رایولا مدیر برنامه‌های زلاتان ایبراهیموویچ جوان در آژاکس هم بود. قرارداد ما با پوگبا سه ساله بود و او مشتاق امضای قرارداد جدیدی بود ولی ناگهان رایولا ظاهر شد و طی همان نخستین جلسه همه چیز را بهم زد و توانست پل و خانواده‌اش را متقاعد کند با پرداخت هشتصد هزار پوند از ما جدا شود. در طول زندگی حرفه‌ای ام دو مدیر برنامه که تحم‌شان را نداشتم و رایولا یکی از آنها بود. من و رایولا مثل روغن و آب بودیم و از اولین برخورد احساس کردم نمی‌توان به او اعتماد کرد. یکی دیگر از مردانی که نمی‌شد با او به جایی رسید دنیل لوی رئیس باشگاه تاتنهام بود. او سال 2008 طی انتقال دیمیتار برباتف ما را عذاب داد و عذاب. درد آن تجربه بیشتر از عملی بود که روی استخوان‌های باسنم انجام دادم.

نه گفتن به ماسیمو موراتی

اواخر حضورم در منچستر یونایتد بود که با نماینده ماسیمو موراتی مالک قدیمی اینتر میلان ملاقات کردم و او دعوت کرد مربی‌گری اینتر را بپذیرم. آنها سیاهه بازیکنانی که می‌خواستند بخرند و بفروشند را هم جلویم گذاشتند ولی هرگز تلاش نکردم همسرم کتی را برای رفتن به ایتالیا متقاعد کنم، چرا که می‌دانستم حاضر نیست بریتانیا را ترک کند.

تحسین پپ گواردیولا

حقیقت این بود پیش از دیوید مویس به پپ گواردیولا برای رهبری منچستر یونایتد فکر می‌کردم. او فصل آخرش در بارسلونا را آغاز کرده بود که با او سال 2012 در نیویورک شام خوردم. آن زمان نمی‌توانستم پیشنهاد مستقیمی به او برای رهبری منچستر یونایتد ارائه دهم چرا که هنوز درباره بازنشستگی‌ام تصمیم نهایی را نگرفته بودم. پپ در بارسلونا جام‌های پرشماری را فتح کرده بود و در صف تحسینگران او بودم . از پپ درخواست کردم پیش از قبول پیشنهادی از سوی سایر باشگاه‌ها با من تماس بگیرد، ولی تماس نگرفت و به بایرن مونیخ پیوست.

دیوید مویس اشتباه کرد

برای مربی‌گری منچستر یونایتد خیلی‌ها را بررسی کردیم. گواردیولا، یورگن کلوپ، کارلو آنچلوتی، لویی فن خال و ژوزه مورینیو را. ولی همه آن‌ها درگیر تیم‌های خودشان بودند. مورینیو به آبراموویچ قول بازگشت داده بود. آچلوتی در رئال به‌سر می‌برد و کلوپ در بوروسیا دورتموند دوران خوشی را سپری می‌کرد... می‌فهمم خرده‌گیران در این‌باره که طی فصل 14-2013 دوره انتقال باشگاه باید به صورت بهتری شکل می‌پذیرفت. دیوید مویس نباید مایک فیلان را اخراج می‌کرد، ولی تصور می‌کنم می‌خواست نشان دهد مربی قدرتمندی است. می‌خواست مردانگی‌اش را به رخ کشد. در حالی که فیلان به همه سایه روشن‌های باشگاه اشراف داشت و می‌توانست مددکار او شود. چنان‌که حالا رایان گیگز مددکار لویی فن خال به‌شمار می‌رود. تغییرات سریع و بزرگ، بازیکنان خو گرفته به آدم‌ها و حال و هوا را گیج می‌کند. تردیدی ندارم اگر مویس فرصت دیگر بدست آورد جور دیگری عمل خواهد کرد... پس از آن از من خواستند دوباره کنار تیم قرار بگیرم ولی وسوسه بازگشت هرگز مرا نشانه نرفت... اعتقاد دارم رایان گیگز روزی مربی بزرگی خواهد شد. او هوش و دانش را توامان دارد و می‌تواند مربی منچستر یونایتد شود.

 

نویسنده: حمیدرضا صدر


  • محمدامین محمدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی