آن روز که پرسپولیس 6 گل به تاج زد!(نوشته حمیدرضا صدر)
به ادامه مطلب بروید...
آن روز 16 شهریور 1352 بود و این همه آن چیزی است که از روی سکوهای استادیوم صد هزار نفری به یاد می آورم...
این نه یک بازی که حادثهای باورنکردنی است، رخدادی توضیح ندادنی در نخستین دوره رقابتهای جام تخت جمشید. دو هفته تا باز شدن مدارس مانده که چهارنفری راهی استادیوم صدهزار نفری شدهاید، بیشتاب و عاری از دغدغه بلیت و یافتن جا. در طبقه بالای استادیوم روی سکوهای شرقی نشستهاید. با دو رفیق پرسپولیسی و یک تاجی. نشستهاید تا عجیبترین، تا غیرمنتظرهترین، تا به یادماندنیترین بازی تاریخ فوتبال باشگاهی ایران را تماشا کنید. در غیاب دوربینهای تلویزیونی. واحد سیار تلویزیون راهی ورزشگاه دیگری شده تا رقابتهای مسابقات قهرمانی کشتی جهان را ثبت کند.
شما شاهد صحنههایی هستید که فقط حدود پنجاه هزار نفر نشسته روی سکوها آنها را میبینند. میبینند و در ذهن ثبت میکنند. دیگران نمیبینند و فقط توصیفش را خواهند شنید. قصههایش را.
بازی ساعت شش آغاز میشود. این اولین نبرد پرسپولیس و تاج دور از امجدیه است. در استادیوم صدهزار نفری. دو تیم ده امتیازی هستند (با احتساب دو امتیاز برای هر پیروزی). دو تیم بدون شکست. دو تیم بالای جدول. نیکلای پتریچیان داور رومانیایی جلوی بازیکنان راه میرود. ده روزی میشود در ایران است و هفته پیش بازی پرسپولیس و پاس را قضاوت کرده که صفر صفر پایان یافته. پرسپولیسیها پشت سر او وارد میشوند تا تاریخ را عوض کنند: بهرام مودت، ابراهیم آشتیانی، مسیح مسیحنیا، جعفر کاشانی، رضا وطنخواه، ایرج سلیمانی، علی پروین، اصغر ادیبی، حسین کلانی، اسماعیل حاجی رحیمیپور و همایون بهزادی.
تاجیها شانه به شانه پرسپولیسیها وارد میشوند. تاجیها نمیدانند تاریخ چه شلاقی به آنها خواهد زد. شلاق... شلاق... شلاق. نمیدانند چه بر سرشان خواهد آمد: منصور رشیدی، نصرالله عبداللهی، اکبرکارگرجم، جوادالله وردی، عزت جان ملکی، کارو حقوردیان، جواد قراب، علی جباری، محمدرضا عادلخانی، حسن روشن و غلام حسین مظلومی.
غایب بزرگ صفر ایرانپاک از جبهه پرسپولسیهاست. یعنی پرسپولیس بهترین گلزنش را در اختیار ندارد. درحالیکه ترکیب مظلومی و روشن در خط حمله تاج ترسناک به نظر میرسد. خوفناک. ده دقیقه آغازین همراه با درگیریهای بیرحمانه است. جباری برابر ادیبی. حق وردیان برابر سلیمانی، جان ملکی برابر حاجی رحیمیپور. آنها از مصدم کردن یکدیگر ابایی ندارند. ساقهای یکدیگر را نشانه نشانه میروند. گلادیاتور مآبانه بازی میکنند ولی این اتفاق دوام چندانی ندارد و همه کمکم آرام میگیرند. بازی کند میشود. از حملههای احساسی متداول پرسپولسیها و سانترهای متوالیشان روی دروازه خبری نیست. از بازی سنجیده و زمینی تاج هم نشانی به چشم نمیخورد. اکبر کارگرجم که معمولا در دفاع بازی میکند در دفاع کناری قرار گرفته و ترکیب ناموزونی به دفاع تاج داده.
بیش از یک سوم بازی سپری شده و گلی به ثمر نرسیده. حال و هوای بازی یادآور دیدارهای کرکری خیابانی هم هست. اما سرانجام داور پس از چند نفوذ حاجی رحیمی پور که عزت جان ملکی را عذاب میدهد، به نشانه خطا روی او در سوتش می دمد. دقیقه 31: پروین آرام ضربهاش را مینوازد. آشتیانی توپ دفع شده را روی دروازه ارسال می کند. رشیدی برای مهار توپ مردد است. مردد... مردد... ولی کلانی مردد نیست و با سرعت به جلو میتازد، ولی ضربهاش آرام است. عبداللهی جان میکند توپ را دفع کند، ولی با توپ وارد دروازه میشود: 1-0 ستارههای تاجی که بیشترشان ملیپوش هستند خشمگین میشوند به خشونت روی میآورند، اما پیش از پایان نیمه اول گل دوم را هم میخورند. دقیقه 43: پروین توپ را به سلیمانی میدهد و پسر جنوبی با شوت سرکشی از فاصله بیست و پنج متری دروازه رشیدی را نشانه میرود. توپ زوزهکشان به پرواز در میآید و دروازه باز میشود: 2-0.
رفیق
تاجیات با اطمینان از جبران دو گل در نیمه دوم حرف میزند. با آب و تاب.
از تعویضهای جادویی رایکوف بزرگ. از نیمکتنشینان بزرگ. او به رایکوف
ایمان دارد. جبران دو گل همیشه محتمل به نظر میرسد. دیدارهای 2-2 پرشماری
را مرور میکنید. ولی رایکوف بزرگ نیمه دوم را بدون تعویض آغاز میکند.
بدون تغییر. نیمکت نشینان بزرگ آبیپوش روی نیمکت باقی میمانند. رایکوف
هنوز به بازیکنانش در میدان اعتماد دارد. اعتماد... اعتماد... اعتماد اما
نیمه دوم برخلاف انتظار با حملههای پرسپولیس شروع میشود. با ارسال
سانترهایی از جنس پرسپولیس آلن راجرز. رایکوف بزرگ اشتباه کرده. اشتباه...
اشتباه... اشتباه. دقیقه 50: توپ با چند پاس پشت
پرسپولیسیها به حاج رحیمیپور میرسد. او توپ را سانتر میکند. کاپیتان
بهزادی آن جاست و روی محوطه جریمه و با شلیک سر توپ را سمت راست دروازه جای
میدهد و احتمالا بهترین گل بازی را می زند :3-0رشیدی
درمانده شده. درمانده... درمانده... درمانده . مدافعانش سردرگماند و
کناریها نمیتوانند جلوی نفوذ پرسپولیسی ها را بگیرند. رفیق تاجی زیر لب
زمزمه میکند: ای کاش حجازی بازی میکرد. ای کاش...
تاج چند پاره میشود. شکست را میپذیرد. دستها را بالا میبرد. دیدار 3-3 پایانیافتهای را به یاد نمیآورید. باران گل ادامه خواهد داشت. دقیقه 57: ایرج سیمانی بار دیگر در محوطه جریمه حاضر میشود. نه قراب، نه جباری و نه حق وردیان او را که درخششی کمنظیر دارد، زیر نظر نگرفتهاند. مهارش نکردهاند. الله وردی و عبداللهی بدترین بازیشان را ارائه میدهند. سلیمانی این بار با ضربهای سرکش نقطه پایین راست دروازه رشیدی سرگیجه گرفته را نشانه میرود: 4-0. گروهی از تاجیها شعار «حجازی، حجازی» را سر می دهند و پرسپولیسیها شعار «ما منتظر پنجمی هستیم» سر میدهند.
رایکوف بزرگ سرانجام به تغییر روی میآورد. تغییر... تغییر... تغییر.
نیمکتنشینان بزرگ از روی نیمکت بلند میشوند. هادی نراقی و مسعود مژدهی جای روشن و مظلومی را میگیرند. سپس حجازی درون دروازه میایستد. برای لحظاتی به نظر میرسد در میدان تعادلی به وجود آمده، ولی ستارههای تاج نمیتوانند فاصله عمیق ایجاد شده را کم کنند. نمیتوانند گل بزنند .نمیتوانند... نمیتوانند... نمیتوانند... بهزادی در دقایق پایانی دو گل دیگر میزند. دقیقه 88: سانتر کلانی. اشتباه حجازی. ضربه بهزادی آسوده خیال: 5-0. دقیقه 90: سانتر دیگری از حاج رحیمیپور. چند ضربه بیهدف در محوطه جریمه. سرانجام بهزادی سرطلایی در آستانه 32 سالگی با ضربه پا دروازه حجازی را باز میکند تا سه گله شود و معروفترین گلهایش را با پا زده باشد. تا جایگاهی بیهمتا در تاریخ مسابقات دو رقیب ازلی بیاید. حجازی نیز در شکست بزرگ سهیم شده. رشیدی دیگر تنها نیست. بارش کمی سبکتر شده. فقط کمی
تاجیها پس از پایان بازی بلافاصله ادعا خواهند کرد پرسپولیسیها از داروی محرک استفاده کردهاند. دوپینگ کردهاند. فدراسیون دست به کار گرفتن نمونه ادرار بازیکنان پرسپولیس میشود و تقاضای پنج هزار تومان از باشگاه تاج برای انجام آزمایشات میکنند. تاجیها زیر بار نمیروند. نمیروند و نمونهای راهی آزماشگاه نخواهد شد. نتیجه 6-0 بر تاریخ فوتبال ایران حک میشود و شعار «شش تایی ها» برای همیشه باقی خواهد ماند. تیمسار پرویز خسروانی دستور تشکیل کمیته مخفی را برای کشف دلایل این شکست سنگین صادر خواهد کرد. زمزمه شب زنده داری چند بازیکن به گوش خواهد رسید. تیمسار خسروانی در نخستین تمرین پس از شکست شش گله در در سالن غذاخوری ورزشگاه وحیدیه با فریاد خواهد گفت «شکست شما افتضاح بود. در تاریخ باشگاه تاج سابقه نداشته تیم این چنین مفتضحانه و ننگآور ببازد. شما باعث این ننگ بزرگ شدهاید. شما که شنیدهام پیش از مسابقه بساط عیش و نوش به پا کرده بودید. شما که از امکانات باشگاه، پول کافی و هه چیز بهرهمند هستید. چرا اینطور بازی کردید؟ چرا آبروی مرا بردید؟ چرا باعث شدید مردم برای این باخت به من ناسزا بگویند و حرفهای نامربوط بزنند؟ اگر چنین باشد تیم تاج را منحل خواهم کرد. دستور خواهم داد عکسهای شما را جایی به دیوار بزنند و زیرش بنویسند اینها باعث ننگ باشگاه تاج و انحلال تیم فوتبالش شدند.».
جوادالله وردی واکنش نشان خواهد داد. او را از جلسه بیرون خواهند انداخت. کمیته تحقیق باشگاه تاج رشیدی و الله وردی را مقصر شکست قلمداد خواهد کرد. آن دو از همراهی تیم محروم خواهند شد. اللهوردی مصاحبه پر تب و تابی انجام خواهد داد. از دورانی به دوران دیگر از خود دفاع خواهد کرد. او دیگر برای تاج به میدان نخواهد رفت و با قراردادی دوازده هزار تومانی پر سروصدای، که رسانهها را به وجود میآورد، راهی پرسپولیس خواهد شد. رشیدی میگوید ایران را ترک خواهد کرد. میگوید به استرالیا خواهد رفت... تاج ادعا خواهد کرد داوران علیه آنها سوت میزنند. ادعا خواهد کرد تماشاگران علیه آنها شعار میدهند. ادعا خواهد کرد بازیکنانشان را در رختکن سنگ باران میکنند. ادعا خواهد کرد فدراسیون فوتبال از آنها دفاعی نمیکند. ادعا خواهد کرد ابوالقاسم حاج ابوالحسن در بازی با برق علیه آنها قضاوت کرده. ادعا خواهد کرد محمود بیاتی، مربی تیم ملی پیش از بازی با استرالیا توماری علیه باشگاه تاج جمع کرده. ادعا خواهد کرد کارگردانان تیم ملی تیشه به ریشه باشگاه میزنند. ادعا خواهد کرد پاداش بازیکنانشان برای حضور در تیم ملی کمتر از پرسپولیسیها بوده... ولی تاریخ همه آنها را از یاد خواهد برد جز یک چیز را. 16 شهریور 1352 را، پرسپولیس 6 - تاج صفر را.
نویسنده:حمیدرضا صدر
- ۹۴/۰۸/۰۶