آیا این منچستریونایتد قابل تحمل است؟(نوشته حمیدرضا صدر)
به ادامه مطلب بروید...
پیروزی با یک گل برابر زسکا مسکو در لیگ قهرمانان برای فنخال مرهم کوتاه مدتی به نظر میرسد...
عقربه
جلو میرفت و زمان سپری میشد؛ ثانیهها، دقیقهها... و یونایتد به سوی
تساوی دیگری میرفت، آنهم در اولدترافورد، آنهم با نتیجه صفر - صفر. یکی
از آن تساویهای غیر قابل تحمل. سایه تساویهای بدون گل برابر منچسترسیتی
در لیگ، مقابل میدلزبورو در جام اتحادیه پس از 12 دقیقه نبرد و همینطور
برابر کریستال پالاس در لیگ جلب نظر میکردند و طرفداران بیتاب شده بودند.
چهارمین تساوی صفر - صفر در راه بود که برای طرفداران جوان یونایتد تجربه
نامانوسی بهشمار میرفت. منچستر یونایتد از سال 1992 تاکنون چنین رکوردی
را ثبت نکرده بود.
لویی
فنخال تلاش میکرد با تعویضهایش از مخمصه بدر آید، ولی طرفداران
تعویضهایش را هم به سخره گرفته بودند. آنها برابر بیرون فراخواندن آنتونی
مارسیال و به میدان فرستادن فلینی واکنش نشان میدادند. همانهایی که از
روی صندلیهای بخش استرتفورد اند پیش از آغاز بازی شعار «حمله، حمله، حمله»
را سر داده بودند، شعار «ما من یونایتد هستیم، ما میخواهیم حمله کنیم»،
همانهایی که در طول دیدار فریاد زده بودند «هررا کجا است؟ هررا کجا است؟»
همانهایی که یونایتد فنخال را تیم تهاجمی قلمداد نمیکردند. آنها کلمه
به کلمه جملههای پل اسکولز که یونایتد فنخال را مجموعهای خنثی که نه
خلاقیت دارد و نه اهل تن دادن به مخاطره است قلمداد کرده بود خوانده بودند.
اسکولز گفته بود «تیم فنخال تیمی نیست که به عنوان بازیکن بخواهید برایش
بازی کنید». گفته بود «نمیتوانید از قرار گرفتن در تیم فنخال لذت ببرید،
چرا که بیش از حد ماشینی بازی میکند». گفته بود «من با مهاجمان معرکهای
مثل رود فن نیستلروی، اندی کول، دوایت یورک و تدی شرینگهام در یونایتد بازی
کردهام و فکر نمیکنم هیچیک از آنها تمایلی داشتند جایی در این تیم
فنخال داشته باشند». فنخال آن مصاحبه را خوانده بود. فنخال پس از پایان
بازی اعتراف میکرد معنی شعارهای جاری روی سکوهای استرتفورد اند را خوب
میفهمد (میگفت «کر که نیستم»).
شرایط بر یونایتد تنگ شده بود. حاکمیت باستین شواینشتایگر و مایکل کریک - که کنار هم قرار دادنشان خبر از محافظه کاری مفرط میداد - گرهگشا نبودند. پیروزی دیلی بلیند در درگیریهای گرهی را باز نمیکرد. نفوذهای مارکوس روخو و اشلی یانگ از دو گوش به ثمر مانده بودند و روخو حداقل چهار فرصت گشودن دروازه را از کف داده بود. فرارهای سریع لینگارد از جناح راست به جایی نرسیده بودند. شیرجه نمایشی اشلی یانگ داور را فریب نداده بود. زنگ خطر بلند شده بود و سیدو دومبیا میتوانست دروازه داوید دگیا را در دقیقه 78 باز کند. دومبیا ساحل عاجی که راه گشودن دروازه تیمهای منچستری را خوب پیدا میکرد. دومبیا که 16 گل در 20 بازی لیگ قهرمانان زده بود. دومبیا که پیش از آن پنج بار دروازه منچسترسیتی و یک بار دروازه یونایتد را گشوده بود. دومبیا که هشتمین بازیکنی بود که در لیگ قهرمانان به هر دو تیم منچستری گل زده (پس از لیونل مسی، کریستیانو رونالدو، آرین روین، کریم بنزما، ماریو ماندزوکیچ، توماس مولر و فرانک ریبری). ولی کریس اسمالینگ آن شیرجه زمینی را رفت و توپ را پیش از عبور از خط دفع کرد تا دومبیا ناکام بماند. تا ورق برگردد، تا فنخال از باتلاق رهایی پیدا کند. آن هم یک دقیقه بعد.
دقیقه
79 بود که مایکل کریک آن پاس مورب بلند غیرمنتظره را درون محوطه جریمه
زسکا ارسال کرد. به نظر میرسید مدافعان روسی توپ را دفع خواهند کرد، ولی
لینگارد -بهترین سرخپوش میدان در نیمه دوم مزد تلاشهایش را گرفت - آنجا
بود و با بغل پا توپ را به آستانه دروازه فرستاد تا بازیکنی دروازه را باز
کند که باید باز میکرد؛ وین رونی. بازیکنی که از به ثمر رسیدن آخرین گلش 6
ساعت و 44 دقیقه سپری شده بود. رونی کمی پیشتر فرصت طلایی را در آستانه
همان دروازه از دست داده بود و مورد عتاب گروهی از طرفداران قرار گرفته
بود. رونی که برغم بازی بیثمرش در مقایسه با خوان ماتا و مارسیال تعویض
نشده و در میدان باقی مانده بود. کاپیتان سی ساله شده یونایتد دو هفته اخیر
را در منگنه پرسش «آیا اساسا رونی شایسته قرار گرفتن در نوک حمله را دارد»
سپری کرده بود. رونی و فنخال می دانستند کاپیتان تیم ملی انگلیس در
آستانه بدل شدن به «مرد بد قصه» قرار دارد. ولی او این بار دروازه را
بیدردسر و در غیاب مدافعان زسکا با ضربه سرش گشود. گشود تا با 237 گل کنار
دنیس لاو در صف دوم بهترین گلزنان تاریخ باشگاه قرار بگیرد. گشود تا در
فاصله 12 گل تا رکورد 249 گل بابی چارلتون قرار بگیرد. او ماه پیش رکورد
چارلتون را در تیم ملی انگلیس شکست و حالا به سوی رکورد او در منچستر
میرود.
عقربه
که روی دقیقه 89 قرار گرفت فنخال، هررا را راهی میدان کرد تا طرفداران
بخش استرتفورد اند آرام شوند. تا از نیش زدن به فنخال دست بردارند. بازی
که تمام شد فنخال برای آنها دست تکان داد بیآنکه جوابی بگیرد. کسب سه
امتیاز برابر زسکا مسکو، یونایتد را در آستانه صعود قرار داده بود، ولی این
که مربی هلندی به کرانه آرامی در اولدترافورد رسیده باشد در هالهای از
ابهام قرار دارد. یک گل در چهار بازی چیزی نیست که برای منچستریونایتد
هشدار دهنده نباشد. فصل دوم فنخال در یونایتد در حال سپری شدن است و نشانی
از طراوت و شور در صف سرخپوشها به چشم نمیخورد.
نویسنده:حمیدرضا صدر
- ۹۴/۰۸/۲۰