بله، دستمالهای سپید برای رافا بالا رفتهاند(نوشته حمیدرضا صدر)
شکست رئال مادرید با چهار گل برابر بارسلونا چیزی بیش از یک شکست است؟
4-0، چه کسی باور میکرد نتیجه 4-0 در سانتیاگو برنابئو رقم بخورد؟ ... کاتالانها باور نمیکردند در برنابئو به مرز تکرار پیروز تاریخی 5-0 عصر یوهان کرایف ( معروف به بازی «پنج تایی Manita») در همین میدان نزدیک شده باشند. همان شبی که بارسا با گلهای آسنسی (دو گل)، کرایف، خوان کارلوس و ساتیل رئال را له کردند. حقیقت این بود بازی میتوانست 8-1 به سود بارسا پایان یابد و کتمان ناپذیر بود که رئال در همه زمینهها سقوط کرده.
آخرین باری که رئال برابر کاتالانها له شد، نوامبر 2010 بود که بارسا 0-5 رئال به رهبری ژوزه مورینیو را با گلهای ژاوی، پدرو، ویا (دوگل) و جفرن خرد کرد. ولی این بار بارسا بدون ستاره آرژانتینیاش پیروز شده بود. اینکه لیونل مسی پس از هشت هفته راهی میدان شد، آن هم زمانی که نتیجه 3-0 بود و رئال عملا زانو زده بود نشان از رهایی بارسا از «مسی محوری» داشت. مسی زمینهساز به ثمر رسیدن گل چهارم شد، ولی نیمار و لوییز سوارز پیش از آن کار را تمام کرده بودند. پاس بینقص سرجی روبرتو که جای مسی در جناح راست بازی میکرد به گل دقیقه 11 سوارز - با ضربه بیرون پای راست – منجر شد. به یازدهمین گل او در یازده بازی که چهاردهمین گلش در این فصل بشمار میرفت.
مادریدیهای مقهور شده سپس کمی پیش از پایان نیمه اول مغلوب ضربه نیمار پس از پاس اینیستا شدند تا ستاره برزیلی هم یازدهمین گل خود در یازدهمین بازیاش بدون مسی را بزند. همان زمانی که صدای سوت و هو برنابئو را در خود غرق کرده بود و دستمالهای سپید به نشانه خشم پیش از آغاز چهل و پنج دقیقه دوم بالا رفته بودند. اینکه ستارههای رئال در خانه طی نیمه اول فقط یک ضربه در چهارچوب دروازه بارسا نواخته بودند نشان از نزول بیحصر سپیدپوشان میداد. حتی رونالدو بزرگ هم از حمله طرفداران خشمگین بینصیب نماند.
در آغاز نیمه دوم به نظر میرسید رئال خود را پیدا کرده، ولی وقتی اینیستا گل سوم را با پاس پشت پای نیمار زد همه چیز تمام شد (سومین گل او طی 33 الکلاسیکو). به همین دلیل وقتی اینیستا میدان را ترک میکرد طرفداران رئال به احترامش به پا خواسته و دست میزدند. او 69 پاس ارسال کرده بود که 66 تایشان کامل ارسال شده بودند... سپس سوارز گل چهارم را زد و پانزدهمین گل فصل خود را. در حالی که ضربههای رونالدو بیثمر مانده بودند و سپس کارت قرمز ایسکو در دقایق پایانی پرده آخر را با ترکیب تراژدی برای مادریدیها رقم زد. در حالی که گرت بیل پیش از آن میتوانست برای خطا روی جوردی آلبا و رونالدو هم برای ضربه آرنجش به دنی الوز شایسته مجازات باشد.
رئال که طی 11 دیدار فقط 7 گل خورده بود در یک دیدار - برابر بارسا - 4 گل دریافت کرده بود. حالا مردان بنیتس طی دو دیدار متوالی در لیگ دو بار زانو زدهاند و از آن هشدار دهندهتر 7 گل دریافت کردهاند. در حالی که پیش از این به نظر میرسید شکست 3-2 رئال برابر سویا تصادفی بوده (که اکنون در مییابیم نبوده). ولی اکنون چالشهای دفاعی رئال هم برگرفته از نزول بازیکنان است و هم استراتژی بنیتس. رافا در دیدار برابر سویا از پهپه و راموس به عنوان دو مدافع میانیاش بهره برد (که راموس به دلیل آسیب دیدگی در دقیقه 32 جایش را به واران داد) و ناچو مدافع چپ بود و دنیلو مدافع راست و کاسمیرو نقش هافبک دفاعی را بر عهده داشت. او اینجا برابر بارسا از راموس و واران در قلب دفاع بهره برد و مارسلو مدافع چپ بود و دنیلو مدافع راست. تغییر بزرگ در خط میانی رخ داده بود. کاسمیرو به صورت غیر منتتظرهای غایب بود و تونی کروس و لوکا مادریچ دو مرد میانی برابر مدافعان بشمار میرفتند که بدبن معنی بود رافا بنیتس بازی را با دو هافبک تهاجمی آغاز کرده. جایی که به نظر میرسید برابر فلورنتینو پرس و برند رئال - فوتبال تهاجمی - سر تعظیم فرو آورده. ولی هر چه بازی جلو رفت کروس و مادریچ بیشتر و بیشتر خود را در منگنه محاصره مردان میانی بارسلونا - ایوان راکیتیچ، اینیستا، سرجی روبرتو و سرجیو بوسکتس - یافتند (گل دوم بارسا برگرفته از اهمال مادریچ بود). کارواخال و ایسکو هم زمانی وارد شدند که رئال سه گل دریافت کرده بود.
همه اینها یعنی رافا بنیتس در نخستین الکلاسیکو شکستی خفتبار را سپری کرد و مثل بسیاری از همتایانش در برنابئو روی لبه تیغ قرار گرفته. در حالی که لوییز انریکه نیم فصل غیرمنتظرهای را برغم محدودیت بارسا در استفاده از بازیکنان جدید سپری کرده تا همه بپرسند: «... آیا بارسلونا یکی از بهترینهای اروپا نیست؟ آن هم بدون مسی؟»
نویسنده:حمیدرضا صدر
- ۹۴/۰۹/۰۵