مورینیو-رانیری؛ نبرد آقای خاص قدیم و آقای خاص جدید(نوشته حمیدرضا صدر)
مقاله ریچارد جالی در توصیف مقایسه مورینیو و رانیری لبالب از نکات کلیدی است...
«... با نزدیک هفتاد سال سن فقط سوپرکاپ اروپا و یک جام بیاهمیت دیگر را برده. او برای تغییر دادن ذهنیتش بیش از حد مسن است». سال 2008 بود که ژوزه مورینیو این جملههای کنایه آمیز را در توصیف کلودیو رانیری بر زبان آورد. در حالی که آن زمان رانیری 56 ساله بود و حالا 64 ساله شده که با ریاضیات ژوزه باید تقریبا 80 ساله قلمداد شود و افتخارات بی اهمیتش جام حذفی ایتالیا و جام حذفی اسپانیا بودهاند. دو جامی که مورینیو آنها را میان 22 جامی که برده فتح کرده. رانیری از آن مربیان آرامی بوده که در باره شان جمله «... مربیان بیش از حد مهربان اول نمیشوند» را تکرار میکنند. در حالی که مورینیو بیترحم تر بوده، نیشدارتر و موفقتر. رومن آبراموویچ مالک چلسی با کنار گذاشتن این مربی ایتالیایی و آوردن مربی پرتغالی به استمفورد بریج در 2004 سطح رقابت را در چلسی بالا برد. معیار او روشن بود. مورینیو بالاتر از رانیری قرار میگرفت.
آن
زمان بله، ولی حالا نه. حالا که لسترسیتی در استادیوم کینگ پاور میزبان
چلسی میشود رانیری هم بالاتر از مورینیو قرار گرفته و لستر کوچک است که
صدرنشین لیگ برتر بشمار میرود و نه چلسی بزرگ میلیونر. مورینیو اعتراف
کرده بدترین دوران زندگی حرفهای اش را سپری میکند، در حالی که رانیری از
سوی دیگر بهترین روزهایش را سپری میکند. فصل پیش که تمام شد چلسی قهرمان
بود و لستر چهاردهم. حالا لستر اول است و چلسی هجدهم. چلسی تاکنون 21
امتیاز کمتر از فصل پیش در همین برهه کسب کرده و لستر 22 امتیاز بیشتر از
امتیازهایش در همین برهه فصل پیش. حالا رانیری را در تاریخ لیگ برتر
«بزرگترین Overachiever» به مفهوم کسی که نتایج بزرگ دور از انتظاری کسب
کرده میخوانند و مورینیو را «بزرگترین Underachiever» به معنی مربی که
بدترین نتایج را با توجه امکانات و انتظارات رقم زده قلمداد میکنند.
رانیری که روزگاری او را مربی اهل تغییرات دائمی میخواندند بندرت دست به
تغییر ترکیبش زده و هفت بازیکنش در همه دیدارهای لیگ به میدان رفته اند.
حالا مورینیو مربی اهل تغییر دائمی شده. او بوده که ترکیب چلسی شکستناپذیر
فصل پیش را برای دستیابی به فرمول برد تغییر داده و تغییر. حالا رانیری
است که «آقای خاص این فصل» محسوب میشود و نه مورینیو.
در حال حاضر سه رتبه اول جدول به رانیری، آرسن ونگر و مانوئل پیگرینی تعلق دارد. سه مربی که مورینیو مدتها است آنها را مسخره میکند و مردانی میخواند که هرگز افتخارات قابل حسابی کسب نکردهاند. اما حالا میتوان سقوط ژوزه را با سقوط خدایان یونان مقایسه کرد و به ستایش از رانیری پرداخت که از یونان راهی لستر شد. رهبری تیم ملی یونان را در دست داشت وشکست از جزایر فارو در رقابتهای مقدماتی یورو بدترین نتیجه رقم خورده رقابتها بشمار میرفت. ولی رانیری پس از آن شکست به عنوان مربی لستر کوچک فقط برابر آرسنال در لیگ زانو زده (آن هم 5-2) و یک بار هم برابر ضربههای پنالتی مقابلهال سیتی در جام اتحادیه پس از تساوی 1-1 در انتهای وقت اضافی. در حالی که مورینیو تا همین جا بیش از همه شکستهای چلسی در فصل پیش را پذیرفته و مردانش در 15 دیدار 8 بار زانو زده اند. ژوزه وقتی آبراموویچ سال 2010 اخراجش کرد طی 39 دیدار فقط 7 بار شکست را پذیرفته بود.
مورینیو
معمولا بی دلیل رانیری را در آماج حملههایش قرار داده و هرگز به لبخندهای
دیپلماتیک روی نیاورده. همین دو ماه پیش بود که او در مصاحبهای گفت
رانیری حتی نمیتواند الفبای زبان انگلیسی را بفهمد و رانیری واکنش خود را
با اشاره به مورینیو به عنوان «پسر خوبی است» ابراز کرد و نه بیشتر.
مورینیو در صورت لزوم برای کسب موفقیت به درگیری روی میآورد و رانیری در
آرامش مسیرش را میپیماید. در عین حال این نکته کتمان ناپذیر است که او
رهبری ثروتمندترین و زرق برقترین باشگاههای اروپا را در دست داشته
بیآنکه قهرمان لیگ شده باشد. آن چه که تیغهای تیز را به سویش برمیگرداند
و او را مربی با عنوان « Nearly Man » میکند، یعنی مربی که تا نزدیکی جام
پیش میرود ولی هرگز آن را کسب نمیکند. در حالی که مورینیو یک برنده
همیشگی بوده. در چهار کشور، 8 قهرمانی لیگ کسب کرده. برخلاف رانیری که 9
بار در صف چهار تیم اول چهار لیگ بزرگ اروپا جای گرفته و نه بیشتر.
با
این وصف نمیتوان تواناییهای رانیری را نادیده گرفت. هرچند او مربی
ناپولی، فیورنتینا، والنسیا، آتلتیکو مادرید، چلسی، والنسیا (بار دوم)،
پارما، یوونتوس، رم، اینتر و موناکو بوده و قهرمان لیگ نشده، ولی تیمهایش
در آن ادوار برابر حریفان اصلی بهترینها را در اختیار نداشتند. ناپولی،
فیورنتینا و پارما جمعا 7 بار اسکودتو را فتح کردهاند و آن چه رانیری در
این سه باشگاه انجام داد بهتر از خیلی از همتایانش بشمار میرفت. شکستهای
او در اینتر و یونان قابل اشاره هستند، همینطور وقتی رهبری آتلیتکو مادرید
و والنسیا را برای بار دوم در دست گرفت. او یووه را طی دو فصل حضور در
تورین در رتبه سوم و دوم قرار داد، آنهم در عصری که بانوی پیر پس از
کالچوپولی و حضور در سری ب دوران بازسازیاش را سپری میکرد. موناکو او در
فرانسه در رقابت با پاری سن ژرمن میلیونر دوم شد و چلسی او در کورس با
آرسنال فصل شکست ناپذیر در مکان دوم جای گرفت. چلسی به رهبری او در لیگ
ششم، ششم، چهارم و دوم هم شد که پیروزی در روز آخر برابر لیورپول بود که
آبی پوشها را راهی لیگ قهرمانان کرد و آبراموویچ را به خرید باشگاه اغوا
ساخت. شاید وقتی آرسن ونگر گفت مورینیو تیمی را در چلسی تحویل گرفت که
پایههایش را رانیری بنا نهاده بود، نیشی به مربی پرتغالی میزد ولی حقیقتی
را هم بیان میکرد. رانیری بود که وقتی فرانک لمپارد را با 11 میلیون پوند
به چلسی آورد مورد انتقاد قرار گرفت، ولی لمپارد با 211 گل در 648 دیدار
بهترین گلزن تاریخ چلسی شد. وقتی رانیری آمد جان تری فقط شش بار برای چلسی
به میدان رفته بود. ویلیام گالاس، کلود ماکه له له و دمین داف در دوران او
راهی چلسی شدند و قراردادهای پتر چک و آرین روبن در عصر او منعقد گشتند.
همه
اینها یعنی وقتی چلسی برابر لستر راهی میدان میشود، مورینیو نمیتواند
رانیری را حقیر بشمارد و کوچک. جایی که حتی اگر چلسی پیروز هم شود 14
امتیاز کمتر از لستر کوچک خواهد داشت.
نویسنده:حمیدرضا صدر
- ۹۴/۱۰/۲۴