آنـــــــســـــوی نـــــیـــمـــــکــــت

نـــــوشــــتـــــه هـــای فـــــوتـــــبــــالــــی

آنـــــــســـــوی نـــــیـــمـــــکــــت

نـــــوشــــتـــــه هـــای فـــــوتـــــبــــالــــی

آخرین نظرات
نویسندگان

نویسنده:حمیدرضا صدر
 
به ادامه مطلب بروید...


او برابر بازنشستگی یک هفته دیگر هم مقاومت کرد، مثل همه‌ی یاغی‌گری‌های همیشگی‌اش.

وقتی یکشنبه پیش، گل پیروزی‌بخش را برابر «فورت لادرلیل استرایکرز بروکلین» زد، یقین پیدا کرد حداقل نود دقیقه دیگر از ۲۱ سال از زندگی حرفه‌ای او  باقی مانده. آن گل، گل ۴۴۸ زندگی‌اش بود که برای «نیویورک کاسموس» زد. او ۲۲ جام را بالا برده که میان آن‌ها خبری از جام جهانی و جام ملت‌های اروپا نیستند. وقتی او تیم‌ملی را ترک کرد نسل بعدی وارد شد. او پیش از یورو ۲۰۰۸ با تیم‌ملی اسپانیا وداع کرد تا پرسش‌های بزرگی مطرح شوند، ولی اسپانیا پس از آن سه قهرمانی را به چنگ آورد که در دنیای فوتبال یگانه بشمار می‌رفت. داوید ویا هم پیراهن شماره ۷ رائول را پوشید و هم رکورد او را شکست. رائول گونزالز بلانکو حالا با ۴۴ گل دومین گلزن تیم‌ملی اسپانیا است.


هفت بازیکن در هر سه فینالی که اسپانیا پیروز شد بازی کردند و چهار بازیکن در ترکیب اصلی راهی میدان شدند. با این وصف پپ گواردیولا هنوز جمله «رائول مهم‌ترین بازیکن تاریخ اسپانیا است» را تکرار می‌کند و خیلی‌ها با او موافق هستند. در اسپانیا این که او هرگز توپ طلا را دریافت نکرد در حد یک رسوایی قلمداد می‌شود و خیلی ها را به خشم می‌آورد. این‌که گروهی با نفرت از «مایکل اوون» یاد می‌کنند برگرفته از این امر بود که اوون در سال ۲۰۰۱ توپ طلا را گرفت و اسپانیایی ها اعتقاد داشتند آن توپ به رائول تعلق داشته، نه اوون. آن‌ها اعتقاد داشتند آن سال عدالت سرانجام باید برقرار می‌شد. ولی احتمالا این امر حقیقت دارد که طی آن دوران، هر سال بازیکنی پیدا شد که بهتر از رائول بازی کرد – از اوون تا رونالدو تا فیگو و زیدان – ولی اگر قرار بود برای عملکرد پنج ساله یا ده ساله جایزه‌ای می‌دادند، آن جایزه باید به رائول تعلق می گرفت. شاید هیچ یک از این‌ها اهمیت نداشته باشند، چنان که رائول هفته پیش گفت «دوست دارم به عنوان بازیکنی که در خدمت تیمش بازی کرد در یادها بمانم».

ولی حقیقت این بود او از فصل ۹۶-۱۹۹۵ تا ۲۰۰۴-۲۰۰۳ هرگز طی یک فصل کمتر از ۲۰ گل نزد و تا همین اواخر بهترین گلزن تاریخ رئال مادرید بشمار می‌رفت. بازیکنی که جای رائول را در صدر گلزن‌های رئال گرفت «کریستانو رونالدو» بود و رونالدو پیغامی برای رائول فرستاد و نوشت «تو برایم همیشه شماره یک باقی خواهی ماند» رونالدو در نشانه رفتن دروازه‌ها سریع‌تر از رائول بود، ولی این که رائول ۱۶ سال را در سانتیاگو برنابئو سپری کرد نشان‌دهنده دوام دیرپایش بود. چیزی که برای دیگران ناممکن بشمار می‌رفت. رائول کاپیتان رئال شد و همه افتخارت را کسب کرد، شش عنوان قهرمانی لیگ را، سه بار جام قهرمانی اروپا را و دو بار جام بین قاره‌ای را. او در دو فینال اروپایی دروازه را گشود.


خورخه والدانو می گوید «رائول مترداف است با رئال مادرید. او چهره ۲۵ سال اخیر باشگاه بشمار می‌رود. اگر شما سیاهه توانایی‌های رائول را روی کاغذ بیاورید در حقیقت ارزش‌های رئال را برشمرده‌اید. او «دی استفانو» دوران ماست. او نماینده مردم است. بازتابنده مادریدی بودن». ولو آن که رائول زندگی حرفه‌ای خود را با آتلتیکو‌مادرید آغاز کرده باشد.خسوس گیل رئیس آن دوران آتلتیکو مادرید اعتقادی به داشتن یک تیم جوان نداشت و بنابراین رائول راهی Ciudad Deportiva شد و سپس پیراهن تیم شمالی «کاستاینا» را پوشید. او هفده ساله بود که والدانو را که از تنریف آمده بود ملاقات کرد. رائول نام اولین پسرش را خورخه گذاشت تا ستایش خود را از والدانو برای فرصتی که برایش مهیا کرده داده باشد. والدانو بود که برغم همه فشارها رائول را برای اولین بار در جامه رئال راهی میدان کرد.


رائول آن فصل را در تیم سوم رئال آغاز کرد، به سرعت راهی تیم ب شد و والدانو وقتی «امیلیو بوتراگوئنو» به آخر خط رسید و «آلفونسو پرز» مصدوم شد به استفاده از او در تیم اصلی فکر می‌کرد. والدانو بعدها پذیرفت در این زمینه تردید داشته، درست برخلاف رائول که می گفت «اگر می‌خواهی ببری به من فرصت بده».
رائول در اتوبوس راه افتاده به سوی استادیوم،خواب رفته بود. ۲۹ اکتبر ۱۹۹۴ بود و هفته نهم فصل.رائول آن روز مصیبت‌بار ظاهر شد. ده ثانیه پس از ورود به میدان در موقعیت تک‌به‌تک با دروازه‌بان قرار گرفت. دروازه‌بان را پشت سر گذاشت، ولی توپ را به خارج کوفت. آن صحنه تکرار شد و این بار توپ را در آغوش دروازه‌بان جای داد. او آن روز موقعیت‌ها را یکی پس از دیگری از کف داد و رئال ۳-۲ شکست خورد. با این وصف آن دیدار پایان راه او نبود.


رائول مهارت‌های خودش را داشت. اولین لمس توپش معرکه بودند و تمام کنندگی‌اش فوق‌العاده. او ضربه نهایی را معمولا زودتر از زمانی که همه انتظارش را می‌کشیدند می‌نواخت. توفیقش برگرفته از استعداد غریزی‌اش نبود و از هوش و دقت و رفع نقایصش برمی‌خواست. دو پایش از دو طرف قوس داشتند و کمی قوز هم داشت و از همه مهم‌تر این که سریع هم نبود. فرناندو هیرو می گفت: «رائول بازیکنی نیست که از ۱۰ همان ۱۰ را کسب کند، ولی در همه زمینه ها ۸/۵ را کسب می‌کرد».
رائول در رقابت جانانه معرکه بود و اعتقاد راسخش مثال زدنی. به قوا اسپانیایی ها  «Más talante que talento» داشت، به مفهوم «حال و هوای مبارزه بیش از استعداد» که البته بدین معنی نبود که بی استعداد بشمار می‌رفت. او شخصیتی قوی داشت، اراده داشت و ایثارگر بود و کمبودهایش در مقایسه با همتایانش او را مبارزه‌جوتر می‌کردند. برنامه آماده‌سازی‌اش را با شدت حیرت‌آوری دنبال می‌کرد و حتی یک بار شب را زیر چادر اکسیژن خوابید. در کنار همه این‌ها به فوتبال عشق می‌ورزید، خیلی زیاد. شاید اهل حضور در رسانه‌ها نبود، ولی شیفتگی‌اش به فوتبال عیان بود.

والدانو در توصیف رائول گفته «کمیت ورای کیفیت، تعهد بی چون‌وچرا و حرفه‌ای‌گری در غایت خود در هر روز زندگی‌اش».
اولین بازی رائول مصیبت‌بار بود ولی او ویران نشد. آن پسر 17 ساله فقط نیاز به یک بازی دیگر داشت تا خود را نشان دهد، درست مثل حالا که در 38 سالگی‌اش فقط به یک بازی دیگر نیاز دارد تا به پایان راه برسد.

 

نویسنده:حمیدرضا صدر



  • محمدامین محمدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی