منچستریونایتد و لیگ پنجشنبه شبها(نوشته حمیدرضا صدر)
منچستر یونایتد تا کجا لویی فن خال را تحمل خواهد کرد...؟
قرعههای
مرحله گروهی لیگ قهرمانان به سود آنها از گوی درآمده بودند.
منچستریونایتد نه با غولها - بارسا، رئالمادرید و بایرنمونیخ - همگروه
شده بود و نه برابر تیمهای بزرگ - یوونتوس، پاریسنژرمن و آتلتیکو مادرید
- به میدان میرفت. آنها حتی با جان سختهای جنگجو - بنفیکا، سویا،
والنسیا و پورتو - نیز همگروه نشده بودند. آنها با وولفسبورگ و پیاسوی
که بهترین بازیکنانشان را در انتهای فصل پیش از دست داده بودند و همینطور
زسکا در یک گروه جای گرفته بودند. آنها نامزد صعود به عنوان تیم اول گروه
محسوب میشدند... با این وصف سوت پایان آخرین دیدار مرحله گروهی
منچستریونایتد که در آلمان به صدا درآمد آنها حذف شده بودند. آنها 2-3
برابر وولفسبورگ زانو زده بودند. آنها راهی لیگ اروپا میشدند تا
بازیهایشان را پنج شنبه شبها انجام دهند. بله پنجشنبه شبها.
شاید
شکست منچستریونایتد برابر وولفسبورگ در نبردی هیجانآور میتوانست برای
دیوید مویس شکستی با عزت و افتخار قلمداد شود. ولی برای لویی فنخال چی؟
برای او از 2014 که تاکنون 250 میلیون پوند خرج کرده و رکورد ریخت و پاش در
باشگاههای بریتانیایی را شکسته. او که خریده و خریده ولی گلزن ندارد. خرج
کرده ولی بازیگردان ندارد. خرج کرده و چارهای جز قرار دادن مدافعانی
بیتجربه در دیداری بزرگ ندارد. خرج کرده و باید به مصدوم شدن یا نشدن وین
رونی بیاندیشد. مردان یونایتد برابر وستهام 21 شوت نواختند که فقط یکی از
آنها در قاب دروازه قرار گرفت. آنها اینجا دریادلانه بازی کردند و
پرشور. ولی درعین حال دریافتیم چرا فنخال سراسر فصل را محافظهکارانه سپری
کرده و به هیجان از نوع یوناتیدی بیاعتنا مانده. دیدار با وولفسبورگ
نشانمان داد یونایتد نمیتواند هم حمله کند و هم دفاع (طی بازی یاد دیدار
آنها با لسترسیتی در فصل پیش افتادم که گل 3 زدند و 5 گل خوردند).
مربی هلندی میدانست این نبرد، نبرد سرنوشت یونایتد خواهد بود. میدانست گرگهای وولفسبورگ در 30 بازی لیگ در خانهشان فقط یک بار شکست خوردهاند. میدانست دیتر هکینگ و پسرانش ستایشگران پرشماری دارند. ولی بازی که شروع شد بازیکنان ذخیرهاش اینها بودند: کریک، پاول، بارتویک جکسون، یانگ، مک نایر و پریرا. این که مایکل کریک و اشلی یانگ روی نیمکت نشسته بودند و مارسیال، دپای و لینگارد که هر سه کمتر از 22 سال داشتند در میدان نشان میداد فنخال تلاش کرده الگوی آلکس فرگوسن - ترکیب جوانان و با تجربهها - را دنبال کند. ولی نه این یونایتد شبیه روزگار قدیم است و نه فنخال مثل فرگوسن به ترکیب موزون جوانان گمنام - مثلا نیکی بات، پل اسکولز و دیوید بکام - و بزرگان - مثلا برایان رابسون و اریک کانتونتا - دست یافته. چنانکه وقتی کامرون بارتویک جکسون 18 ساله جای دارمیان مصدوم را گرفت و نیک پاول 21 ساله که از روی نیمکت جای خوان ماتا راهی میدان شد، تیم نزول کرد. برهه کلیدی پایانی که فرا رسید کریس اسمالینگ لنگان به صورت رقت باری در خط حمله قرار داشت و راه میرفت و انتظار سوت پایان را میکشید، چرا که هلندیهای ده نفره در خانه روسها را شکست داده بودند و یونایتد حذف شده بود.
حقیقت
این بود یونایتد در همه بازیهای اروپاییاش شکننده ظاهر شده بود و
زخمپذیر. تیمی بود متوسط با بازیهایی متوسط و نتایجی متوسط. آنها طی سه
بازی دور از خانه هرگز پیروز نشدند. در هلند 1-2 برابر پیاسوی زانو زدند.
در مسکو به تساوی 1-1 قناعت کردند و سرانجام در وولفسبورگ 2-3 شکست
خوردند. تساوی بدون گل با پیاسوی در اولدترافورد ناقوس حذف را به صدا
درآورده بود. به همین دلیل پل اسکولز در پایان به چهرهای دژم جمله «حقیقت
این است مصیبتی رخ نداده، چرا که از حذف یونایتد حیرت نکردهایم» را بر
زبان آورد.
یونایتد پس از فقط ده دقیقه در آلمان جلو افتاد. دیلی بلند توپ را به خوان ماتا سپرد و پاس ماتا به گل آنتونی مارسیال - اولین گل او طی 13 دیدار - انجامید. ولی گل مرسیال فقط سه دقیقه دوام آورد و نالدو ضربه تساوی بخش را زد و سپس گل تماشایی دوم به ثمر رسید تا یونایتد توشهاش را از دست بدهد. گل دوم گرگهای آلمانی معرکه بود. جولیان دراکسلر و مکس کروس با حرکات و پاسکاریهای شان باستین شواینشتایگر 14 میلیون پوندی که نتوانسته بود با ممفیس دپای همساز شود را مات کردند. شواینی در آلمان بازی میکرد و قرار بود بهترین نمایش خود را در جایی که خوب آن را میشناخت ارائه دهد، ولی کند بود و ترکیبش با فلینی بیثمر. او سرانجام دقیقه 69 جایش را به مایکل کریک داد (آخرین باری که او برابر وولفسبورگ بازی کرده بود با پیراهن بایرنمونیخ بود و بایرن 1-4 له شد). گل به خودی جولاووگولی هم که بازی را به تساوی کشاند فقط دو دقیقه و نالدو با ضربه سر بلافاصله دروازه دگیا را گشود تا همه چیز تمام شود.
حالا
تکبر فن خال بیش از همیشه از او کاریکاتوری بزرگ برای رسانههای انگلیسی
ساخته. او از فلسفهاش حرف میزند و طرفداران به شیرجههای نجاتبخش دگیا
اشاره میکنند. نکته طعنهآمیز این است لویی فنخال 64 ساله چیزی برای ثابت
کردن ندارد و یونایتد پس از رفتن فرگوسن باید خیلی چیزها را دوباره ثابت
کند. فنخال همه راهها را پیموده و به بازنشستگی سال 2017 میاندیشد و این
برای باشگاهی با بلند پروازی یونایتد سم مهلکی بهشمار میرود... اکنون
رویای لیگ قهرمانان پایان یافته و بازیهای پنجشنبه لیگ اروپا برابر
منچستریونایتد خودنمایی میکند. بله پنجشنبه شبها.
نویسنده:حمیدرضا صدر
- ۹۴/۱۰/۲۴